اگرچه سرامیک رشته اصلی کار من نیست، اما من از نوجوانی شیفته آن بودهام. در آن زمان سرامیک در همه جا دیده میشد. بخشی از آنها کاشیهایی بود که بر روی دیوار سقاخانهها و مساجد و برخی از دکانها و خانهها کار شده بود و بخشی دیگر ظروف سرامیکی بود که در اغلب خانهها از آن استفاده میشد. برخورد من با سرامیک هیچگاه متداوم نبود و حالت میانپرده را داشت و به دورههای کوتاه ختم میشد. یکی از این دورهها پس از ترک ایران و مهاجرت به کانادا در سال ۱۳۶۸ بود. در همان زمان با یک کوزهگر «کانادایی-مجاری» الاصل به نام جوزف ميحال آشنا شدم. جوزف مرد خوشبرخورد و مهربانی بود. هر چه میساختم نزد او میبردم و در همانجا لعاب میدادم و جوزف به پختن آنها همت میگماشت. بسیاری از کارهایی که در این کتاب آمده، یادگار همان دوران است.
مشخصات کتاب:
دوزبانه
جلد شومیز
سایز: ۱۲.۵ ×۱۷.۵ سانتیمتر
کاغذ گلاسه
تعداد صفحات: ۱۱۲